{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
diffuse
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۵
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی صنایع]
پراکنده
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
پخش شدن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
افشاندن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
دیرپایی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
انتشار، گسترش
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
عصاره، اقتباس
۰
۰
[MedicalDic]
[... عمومی ...]
منتشر، گسترده
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
منتشر شده، افشاندن، منتشر کردن، پخش کردن، پراکنده کردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
ساطع؛ پخشیده
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
پخش کردن
معنی diffuse, معنی یهببعسث, معنی diffuse, معنی اصطلاح diffuse, معادل diffuse, diffuse چی میشه؟, diffuse یعنی چی؟, diffuse synonym, diffuse definition,
معنی returning woman
,
معنی redden
,
ترجمه redden
به فارسی,
معنی sleep
,
ترجمه sleep
به انگلیسی,
معنی C.I.F یCost
,
ترجمه C.I.F یCost
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی