{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
dictate
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
نشان دادن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تحمیل کردن، مجبور به پذیرفتن کردن، فرمان دادن، امر و نهی کردن، حکم کردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
املا گفتن
۱
۱
[توسط مترجم]
[مهندسی معدن ]
تحمیل کردن
۰
۱
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
دیکته کردن
۰
۱
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
اصل، قاعده
۱
۲
[General]
[... عمومی ...]
دیکته کردن
۲
۴
[General]
[... عمومی ...]
تلقین کردن
معنی dictate, معنی یهرفشفث, معنی dictate, معنی اصطلاح dictate, معادل dictate, dictate چی میشه؟, dictate یعنی چی؟, dictate synonym, dictate definition,
معنی cotton
,
ترجمه cotton
به فارسی,
معنی goalie
,
ترجمه goalie
به فارسی,
معنی Mirth
,
ترجمه Mirth
به انگلیسی,
معنی مرثیه خوان، روضه خوان، مرثیه نویس
,
ترجمه مرثیه خوان، روضه خوان، مرثیه نویس
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی