{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
dicing
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
برش به قطعات کوچک تر، عمل ریختن تاس، تاس ، طاس تخته نرد ، بريدن به قطعات کوچک ، نرد بازى کردن، رقابت فشرده
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مکعب کاری
معنی dicing, معنی یهرهئل, معنی dicing, معنی اصطلاح dicing, معادل dicing, dicing چی میشه؟, dicing یعنی چی؟, dicing synonym, dicing definition,
معنی Fas
,
ترجمه Fas
به فارسی,
معنی (طب) تاول تبخالی
,
ترجمه (طب) تاول تبخالی
به انگلیسی,
معنی fehlerdiagnose
,
ترجمه fehlerdiagnose
به فارسی,
معنی component
,
ترجمه component
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی