{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
deploy
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۳
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی کامپیوتر]
استقرار
۲
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
به کاربردن
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
گسترش
۱
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی فناوری اطلاعات ]
راه اندازی
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
بکارگرفته شدن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
گسترش دادن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
مستقر کردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
استقرار- گسترش يافتن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
اعزام سربازان و نظامیان
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
استفاده بهینه
معنی deploy, معنی یثحکخغ, معنی deploy, معنی اصطلاح deploy, معادل deploy, deploy چی میشه؟, deploy یعنی چی؟, deploy synonym, deploy definition,
معنی bisected
,
ترجمه bisected
به فارسی,
معنی phalanx
,
ترجمه phalanx
به فارسی,
معنی sorb
,
معنی اتصال یا تلاقی دو نهر، همریختنگاه، همریزگاه
,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی