{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
denoted
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۱ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰
۰
[توسط کاربر]
[روانشناسی و پزشکی]
She gave her picture a positive spin by calling it l can receive and transmit energy and denoted her pleasure at feeling a nice tingle in her breast.
معنی denoted, معنی یثئخفثی, معنی denoted, معنی اصطلاح denoted, معادل denoted, denoted چی میشه؟, denoted یعنی چی؟, denoted synonym, denoted definition,
معنی teacher
,
ترجمه teacher
به فارسی,
معنی زیرروال پویا
,
ترجمه زیرروال پویا
به انگلیسی,
معنی As Though
,
معنی مشارکت
,
ترجمه مشارکت
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی