{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی delegate در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۴ 
۰[توسط مترجم]
[حقوق]
تفویض
۲ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
واگذار کردن
۱ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
محول کردن
۱ ۰[توسط مترجم]
[حقوق]
نماینده
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
صاحب حق وکالت
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
نماینده
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
واگذاری
۰ ۰[توسط مترجم]
[مدیریت]
نمایندگی کردن
۱ ۱[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تفویض اختیار
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
واگذار کردن اختیار
معنی delegate, معنی یثکثلشفث, معنی delegate, معنی اصطلاح delegate, معادل delegate, delegate چی میشه؟, delegate یعنی چی؟, delegate synonym, delegate definition,
معنی Europe, ترجمه Europe به فارسی, معنی trigger, ترجمه trigger به فارسی, معنی camera-trap, ترجمه camera-trap به فارسی, معنی no, ترجمه no به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی