فیبریلاسیون زدایی؛ دفیبریلاسیون؛ متوقف سازی فیبریلاسیون
۱۱ [توسط مترجم] [پزشکی]
دیفیبریلاسیون
۰۱ [bbComputer] [... عمومی ...]
مانع لرزش موضعی نسج عضله قلب
معنی defibrillation, معنی یثبهدقهککشفهخئ, معنی defibrillation, معنی اصطلاح defibrillation, معادل defibrillation, defibrillation چی میشه؟, defibrillation یعنی چی؟, defibrillation synonym, defibrillation definition,