{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
curator
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۲
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
نمایشگاه گردان
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
متصدی
۰
۰
[توسط مترجم]
[هنر و فرهنگ]
کتابدار
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مسئول نمایش
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
نمایندهی نمایشگاه
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
موزه دار
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
متولی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
سرپرست موزه
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
گردآورنده
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مسئول نمایشگاه
معنی curator, معنی رعقشفخق, معنی curator, معنی اصطلاح curator, معادل curator, curator چی میشه؟, curator یعنی چی؟, curator synonym, curator definition,
معنی vocal cords
,
معنی appertenances
,
ترجمه appertenances
به فارسی,
معنی World Health Organization
,
ترجمه World Health Organization
به فارسی,
معنی پاسخگویی بار
,
ترجمه پاسخگویی بار
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی