{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
cultivation
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۵ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۷
۰
[توسط مترجم]
[شیمی]
کشت
۷
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی کشاورزی]
کشت
۷
۰
[توسط مترجم]
[زیست شناسی]
کشت
۷
۱
[توسط مترجم]
[مهندسی کامپیوتر]
کشت
۵
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
ترویج
۳
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
زراعت
۲
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
پرورش
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
ایجاد کردن، بدست آوردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
کشت و زرع
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
Agriculture
معنی cultivation, معنی رعکفهذشفهخئ, معنی cultivation, معنی اصطلاح cultivation, معادل cultivation, cultivation چی میشه؟, cultivation یعنی چی؟, cultivation synonym, cultivation definition,
معنی enzyme
,
ترجمه enzyme
به فارسی,
معنی configuration;ترکیببندی
,
معنی خلیفه کشیش بخش، جانشین، قائم مقام، نایب مناب، معاون
,
ترجمه خلیفه کشیش بخش، جانشین، قائم مقام، نایب مناب، معاون
به انگلیسی,
معنی اموختن هوش، قوهتعقل، لطافت طبع، مزاح، بذلهگویی، دانستن
,
ترجمه اموختن هوش، قوهتعقل، لطافت طبع، مزاح، بذلهگویی، دانستن
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی