{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
criticality
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۲
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
بحرانیت
۱
۰
[توسط مشتری]
[مهندسی صنایع]
بحرانیت
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
بحرانیت، میزان اهمیت
۰
۰
[StatDictionary]
[پزشکی]
وضع بحرانی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
میزان حساسیت
۰
۰
[توسط مترجم]
[مدیریت]
میزان اهمیت
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
اهمیت
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
قطعیت
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
میزان حساسیت شغلی
معنی criticality, معنی رقهفهرشکهفغ, معنی criticality, معنی اصطلاح criticality, معادل criticality, criticality چی میشه؟, criticality یعنی چی؟, criticality synonym, criticality definition,
معنی unbranched
,
ترجمه unbranched
به فارسی,
معنی اسمعیل فرزند ابراهیم و هاجر
,
ترجمه اسمعیل فرزند ابراهیم و هاجر
به انگلیسی,
معنی صفر، هیچ، مبداء، محل شروع، پایین ترین نقطه نقطهگذاری کردن، روی صفرمیزان کردن
,
ترجمه صفر، هیچ، مبداء، محل شروع، پایین ترین نقطه نقطهگذاری کردن، روی صفرمیزان کردن
به انگلیسی,
معنی ژال، ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن , مواد چسبنده بوجود میاید، ژلاتین، دلمه شدن
,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی