{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی councilor در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰ 
۰[General]
[... عمومی ...]
عضو شورا
۰ ۰[General]
[... عمومی ...]
عضو انجمن
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
نماینده
معنی councilor, معنی رخعئرهکخق, معنی councilor, معنی اصطلاح councilor, معادل councilor, councilor چی میشه؟, councilor یعنی چی؟, councilor synonym, councilor definition,
معنی risk, معنی hydrologic parameters, ترجمه hydrologic parameters به انگلیسی, معنی باتکمه محکم کردن تکمه، دکمه، غنچه، هرچیزی شبیه دکمه، تکمه زدن
, ترجمه باتکمه محکم کردن تکمه، دکمه، غنچه، هرچیزی شبیه دکمه، تکمه زدن
به انگلیسی, معنی sustanability, ترجمه sustanability به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی