ترجمیک | دیکشنری تخصصی | معنی constrain به فارسی

جست‌و‌جوی دقیق برای معنی constrain در واژه‌نامه ترجمیک

زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه

درباره واژه‌نامه ترجمیک

۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]

محدود کردن

۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]

محدود کردن یا کنترل کردن

۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]

در تنگنا بودن

۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]

تحمیل کردن

معنی constrain, معنی رخئسفقشهئ, معنی constrain, معنی اصطلاح constrain, معادل constrain, constrain چی میشه؟, constrain یعنی چی؟, constrain synonym, constrain definition,

معنی تهویه مطبوع, ترجمه تهویه مطبوع به انگلیسی, معنی name of principal contact, ترجمه name of principal contact به فارسی, معنی field day, ترجمه field day به فارسی, معنی tolerant, ترجمه tolerant به فارسی, ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی، ترجمه مقالات انگلیسی