{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
configure
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی فناوری اطلاعات ]
پیکربندی
۰
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی فناوری اطلاعات ]
تنظیمکردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
پیکربندی کردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
ایجادپیکربندی- شکل دادن به
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
پیکره بندی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
کانفیگ، پیکربندی
معنی configure, معنی رخئبهلعقث, معنی configure, معنی اصطلاح configure, معادل configure, configure چی میشه؟, configure یعنی چی؟, configure synonym, configure definition,
معنی light colored
,
ترجمه light colored
به فارسی,
معنی tights
,
ترجمه tights
به فارسی,
معنی effortful control
,
معنی توده، لخته خون، دلمه شدن، لخته شدن (خون)
,
ترجمه توده، لخته خون، دلمه شدن، لخته شدن (خون)
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی