{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
commit
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مرتکب شدن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تعهد دادن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تعهد داشتن
۰
۰
[LinuxDic]
[... عمومی ...]
تصدیق
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
به چیزی پایبند بودن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
متعهدبانجامامری نمودن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
مرتکب شدن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تعهد دادن، متعهد بودن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
متعهد بودن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مقید کردن
معنی commit, معنی رخووهف, معنی commit, معنی اصطلاح commit, معادل commit, commit چی میشه؟, commit یعنی چی؟, commit synonym, commit definition,
معنی eliminate
,
معنی newly made
,
ترجمه newly made
به فارسی,
معنی terry
,
ترجمه terry
به فارسی,
معنی Scurvy;اسكوربوت
,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی