{{item.fa_name}}

جست‌و‌جوی دقیق برای معنی commissioner در واژه‌نامه ترجمیک

زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه

درباره واژه‌نامه ترجمیک
لایک۱ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
ناظر
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
رئیس کمیسیون
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مدیر
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
نماینده
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
کمیسر کنترل ساختمان
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
رئیس، سرپرست، عضو کمیسیون
لایک۰ نپسندیدن۱
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مامور ویژه، شصی که توسط دادگاه یا دولت ماموریتی گرفته است



معنی commissioner, معنی رخووهسسهخئثق, معنی commissioner, معنی اصطلاح commissioner, معادل commissioner, commissioner چی میشه؟, commissioner یعنی چی؟, commissioner synonym, commissioner definition,