{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
commensal
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۳
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
کومنسال
۲
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
همزیست
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
هم غذا
۰
۰
[MedicalDic]
[... عمومی ...]
همسفره
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
هم سفره
۰
۰
[توسط مترجم]
[زیست شناسی]
همسفره
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
هم سفره
معنی commensal, معنی رخووثئسشک, معنی commensal, معنی اصطلاح commensal, معادل commensal, commensal چی میشه؟, commensal یعنی چی؟, commensal synonym, commensal definition,
معنی asynchronous control
,
ترجمه asynchronous control
به فارسی,
معنی brigandage
,
ترجمه brigandage
به فارسی,
معنی Lagrangian type distribution
,
معنی کنترل الکترونیکی
,
ترجمه کنترل الکترونیکی
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی