{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
collocated
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
قرار گرفته در مجاورت هم؛ در یک مکان قرار گرفته
معنی collocated, معنی رخککخرشفثی, معنی collocated, معنی اصطلاح collocated, معادل collocated, collocated چی میشه؟, collocated یعنی چی؟, collocated synonym, collocated definition,
معنی asset
,
ترجمه asset
به فارسی,
معنی concentration
,
ترجمه concentration
به انگلیسی,
معنی مکانیک شکست ذره ای
,
ترجمه مکانیک شکست ذره ای
به انگلیسی,
معنی بیزار کردن، تنفر، نفرت، بیزاری، انزجار، متنفر کردن,
,
ترجمه بیزار کردن، تنفر، نفرت، بیزاری، انزجار، متنفر کردن,
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی