{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
churn
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۷
۱
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
ریزش
۴
۰
[General]
[... عمومی ...]
کره سازی
۱
۱
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
ریزش مشتری
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
چرن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
به هم خوردن
۰
۱
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
بدحالی
۰
۱
[General]
[... عمومی ...]
خیک
۰
۱
[توسط مترجم]
[مهندسی فناوری اطلاعات ]
رویگردانی
۰
۱
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
ریزش یا کاهش (مثلا فالووران یا خریداران یک محصول)
۰
۱
[توسط مترجم]
[مدیریت]
خلاقیت ذهن
معنی churn, معنی راتعقئ, معنی churn, معنی اصطلاح churn, معادل churn, churn چی میشه؟, churn یعنی چی؟, churn synonym, churn definition,
معنی high-ranking officer
,
معنی gem
,
ترجمه gem
به فارسی,
معنی seed
,
ترجمه seed
به فارسی,
معنی sampling method
,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی