{{item.fa_name}}

جست‌و‌جوی دقیق برای معنی chip در واژه‌نامه ترجمیک

زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه

درباره واژه‌نامه ترجمیک
لایک۵ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[بیوتکنولوژی]
تراشه
لایک۵ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[مهندسی برق]
تراشه
لایک۵ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[مهندسی مکانیک]
تراشه
لایک۵ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[مدیریت]
تراشه
لایک۵ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[مهندسی کامپیوتر]
تراشه
لایک۱ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
ژتون
لایک۱ نپسندیدن۰
[توسط مشتری]
[بیوتکنولوژی]
چیپ
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
ریز کردن، خرد کردن
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
خراش برداشتن
لایک۰ نپسندیدن۰
[General]
[... عمومی ...]
تراشه



معنی chip, معنی راتهح, معنی chip, معنی اصطلاح chip, معادل chip, chip چی میشه؟, chip یعنی چی؟, chip synonym, chip definition,