{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
chief
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
پیشرو، اصلی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
سرور
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
سپهسالار
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
ریاست
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
فحل
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
رئیس
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
امیر
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
فرمانده
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
باشی
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
سالار
معنی chief, معنی راتهثب, معنی chief, معنی اصطلاح chief, معادل chief, chief چی میشه؟, chief یعنی چی؟, chief synonym, chief definition,
معنی production. development
,
ترجمه production. development
به فارسی,
معنی Fouling
,
ترجمه Fouling
به فارسی,
معنی Overreach
,
ترجمه Overreach
به فارسی,
معنی steel
,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی