{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
cheese
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۲
۱
[توسط مترجم]
[شیمی]
پنیر
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
پنیر
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
رها کردن، بیخیال شدن
معنی cheese, معنی راتثثسث, معنی cheese, معنی اصطلاح cheese, معادل cheese, cheese چی میشه؟, cheese یعنی چی؟, cheese synonym, cheese definition,
معنی cleverly
,
ترجمه cleverly
به فارسی,
معنی abysm
,
ترجمه abysm
به فارسی,
معنی طرح ریزی
,
معنی دخالت دولت
,
ترجمه دخالت دولت
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی