{{item.fa_name}}

جست‌و‌جوی دقیق برای معنی charged در واژه‌نامه ترجمیک

زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه

درباره واژه‌نامه ترجمیک
لایک۲ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
متهم
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
بدهکار نمودن حساب
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
موظف، مسئول
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مسئول
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
باردار
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[حقوق]
متهم به



معنی charged, معنی راتشقلثی, معنی charged, معنی اصطلاح charged, معادل charged, charged چی میشه؟, charged یعنی چی؟, charged synonym, charged definition,