{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
centralized
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱۱
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی برق]
متمرکز
۱۰
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی کامپیوتر]
متمرکز
۳
۰
[توسط مشتری]
[مهندسی رباتیک ]
متمرکز
۱
۱
[General]
[... عمومی ...]
متمرکز
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
zentralisierte
معنی centralized, معنی رثئفقشکهطثی, معنی centralized, معنی اصطلاح centralized, معادل centralized, centralized چی میشه؟, centralized یعنی چی؟, centralized synonym, centralized definition,
معنی distribution
,
ترجمه distribution
به فارسی,
معنی annihilation
,
ترجمه annihilation
به فارسی,
معنی Mirnov coil
,
معنی Flaxseed
,
ترجمه Flaxseed
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی