{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی bump در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۲ 
۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
برآمدگی
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
دستانداز
۰ ۰[توسط مترجم]
[علوم کامپیوتر]
اوج
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
بر امدگی
۰ ۰[توسط مترجم]
[مهندسی هوافضا ]
ضربه
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
برجستگی
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
صدای بامب
۰ ۱[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
ضربه زدن
معنی bump, معنی دعوح, معنی bump, معنی اصطلاح bump, معادل bump, bump چی میشه؟, bump یعنی چی؟, bump synonym, bump definition,
معنی doubtful, ترجمه doubtful به فارسی, معنی apron, ترجمه apron به فارسی, معنی institutional crisis, ترجمه institutional crisis به فارسی, معنی watch, ترجمه watch به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی