{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
broker
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱۷
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی فناوری اطلاعات ]
کارگزار
۱۶
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی کامپیوتر]
کارگزار
۱۶
۰
[توسط مترجم]
[مدیریت]
کارگزار
۱
۰
[توسط مترجم]
[تجارت الکترونیکی و فناوری اطلاعات]
دلال
۰
۰
[توسط کاربر]
[... عمومی ...]
کارگزار (بورس اوراق بهادار)
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
کاگزار،
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
کارگزار/ دلال
۰
۰
[توسط مترجم]
[علوم کامپیوتر]
واسط
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
واسطهگر
۰
۰
[bbCustoms]
[... عمومی ...]
دلال، کارگزار، حق العمل کار
معنی broker, معنی دقخمثق, معنی broker, معنی اصطلاح broker, معادل broker, broker چی میشه؟, broker یعنی چی؟, broker synonym, broker definition,
معنی cure
,
ترجمه cure
به فارسی,
معنی 0
,
معنی تنظیم کردن
,
ترجمه تنظیم کردن
به انگلیسی,
معنی رنگ پریده یاسفید شدن، سفیدکردن (با اسیدوغیره) سفیدپوست کردن، رنگ پریدهکردن، رنگ چیزی را بردن
,
ترجمه رنگ پریده یاسفید شدن، سفیدکردن (با اسیدوغیره) سفیدپوست کردن، رنگ پریدهکردن، رنگ چیزی را بردن
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی