{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
broiled
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱
۱
[General]
[... عمومی ...]
بریان
معنی broiled, معنی دقخهکثی, معنی broiled, معنی اصطلاح broiled, معادل broiled, broiled چی میشه؟, broiled یعنی چی؟, broiled synonym, broiled definition,
معنی continuous distribution
,
ترجمه continuous distribution
به فارسی,
معنی race car
,
معنی پدر
,
معنی primary coucil
,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی