{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
bridging
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۳
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
پل زننده
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
پل زدن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
پل سازی
۰
۰
[توسط مترجم]
[معماری]
تسهیل گری
معنی bridging, معنی دقهیلهئل, معنی bridging, معنی اصطلاح bridging, معادل bridging, bridging چی میشه؟, bridging یعنی چی؟, bridging synonym, bridging definition,
معنی (باحرف بزرگ) اسم خاص مذکر، ادم گردن فراز، خودنما از فرزندان پریام (mairp) لاف زدن، قلدری کردن، (افسانهیونان وباحرف بزرگ) یکی ,
,
ترجمه (باحرف بزرگ) اسم خاص مذکر، ادم گردن فراز، خودنما از فرزندان پریام (mairp) لاف زدن، قلدری کردن، (افسانهیونان وباحرف بزرگ) یکی ,
به انگلیسی,
معنی لولهای (تش.) وابسته به لوله رحمی یا گذرگاه تخم، لوله رحم
,
ترجمه لولهای (تش.) وابسته به لوله رحمی یا گذرگاه تخم، لوله رحم
به انگلیسی,
معنی Atlantis
,
معنی کارشناس فروش
,
ترجمه کارشناس فروش
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی