{{item.fa_name}}

جست‌و‌جوی دقیق برای معنی break در واژه‌نامه ترجمیک

زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه

درباره واژه‌نامه ترجمیک
لایک۴ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
شكستن
لایک۴ نپسندیدن۱
[General]
[... عمومی ...]
از کار انداختن
لایک۱ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
وقفه
لایک۰ نپسندیدن۰
[General]
[... عمومی ...]
نقض کردن
لایک۰ نپسندیدن۰
[General]
[... عمومی ...]
گسلاندن
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
شِکست
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
استراحت
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
زنگ تفريح
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط کاربر]
[... عمومی ...]
خراب کردن. از هم گسستن. و حتی در بعضی جاها از هم جدا شدن هم معنی میده. مثلا در بازی بوکس, وقتی بازیکنان به هم میچسبند داور با این کلمه break میخواد از هم جدا بشن
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
توقف



معنی break, معنی دقثشم, معنی break, معنی اصطلاح break, معادل break, break چی میشه؟, break یعنی چی؟, break synonym, break definition,