{{item.fa_name}}

جست‌و‌جوی دقیق برای معنی boundary در واژه‌نامه ترجمیک

زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه

درباره واژه‌نامه ترجمیک
لایک۱۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[محیط زیست]
مرز
لایک۱ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[مهندسی کامپیوتر]
مرزی
لایک۱ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[مهندسی مکانیک]
مرزی
لایک۱ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
حد و مرز
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[فیزیک]
مرز
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مرزها
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
کران؛ کرانی؛ کرانه ای؛ مرزی؛ سر حدی
لایک۰ نپسندیدن۰
[bbComputer]
[... عمومی ...]
حد،مرز
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
محدودیت
لایک۰ نپسندیدن۰
[StatDictionary]
[پزشکی]
کرانه، مرز



معنی boundary, معنی دخعئیشقغ, معنی boundary, معنی اصطلاح boundary, معادل boundary, boundary چی میشه؟, boundary یعنی چی؟, boundary synonym, boundary definition,