{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
baby
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۴ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
نوزاد
۱۱
۴
[توسط مترجم]
[هنر و فرهنگ]
عزیزم
۳
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
کودک
۲
۲
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
بچه
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
کودک
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
کودک شیرخوار
۱
۱
[General]
[... عمومی ...]
طفل
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
نوزاد
۱
۱
[General]
[... عمومی ...]
رضیع
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
نوزاده
معنی baby, معنی دشدغ, معنی baby, معنی اصطلاح baby, معادل baby, baby چی میشه؟, baby یعنی چی؟, baby synonym, baby definition,
معنی canalize
,
ترجمه canalize
به فارسی,
معنی ماتریس عملیاتی
,
معنی Drench
,
ترجمه Drench
به فارسی,
معنی تنبل، درخورد تنبلی، کند، بطیء، کندرو، باکندی حرکت , کردن، سست بودن
,
ترجمه تنبل، درخورد تنبلی، کند، بطیء، کندرو، باکندی حرکت , کردن، سست بودن
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی