{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
assistant
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۷
۰
[توسط مترجم]
[روانشناسی]
دستیار
۶
۰
[توسط مترجم]
[... محتوای عمومی ...]
دستیار
۵
۰
[توسط مترجم]
[نفت ، گاز و پتروشیمی]
دستیار
۵
۰
[توسط مترجم]
[اقتصاد و بازرگانی]
دستیار
۱
۰
[General]
[... عمومی ...]
کمک
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
معین
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
دست یار
۰
۰
[MedicalDic]
[... عمومی ...]
دستيار
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
نیب
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
یاور
معنی assistant, معنی شسسهسفشئف, معنی assistant, معنی اصطلاح assistant, معادل assistant, assistant چی میشه؟, assistant یعنی چی؟, assistant synonym, assistant definition,
معنی قطعه بندی تصویر
,
ترجمه قطعه بندی تصویر
به انگلیسی,
معنی Squasher
,
معنی khodanakone
,
ترجمه khodanakone
به فارسی,
معنی Protrusion
,
ترجمه Protrusion
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی