{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
assessor
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۲
۰
[توسط مترجم]
[روانشناسی]
ارزیاب
۲
۰
[توسط مترجم]
[پزشکی]
ارزیاب
۲
۰
[توسط مترجم]
[تربیت بدنی]
ارزیاب
۲
۰
[توسط مترجم]
[زبان شناسی]
ارزیاب
۰
۰
[bbCustoms]
[... عمومی ...]
ارزشیاب
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
داور
۰
۰
[توسط مترجم]
[ریاضی]
برآوردگر
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
ارزیاب
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
ارزیابی کننده
معنی assessor, معنی شسسثسسخق, معنی assessor, معنی اصطلاح assessor, معادل assessor, assessor چی میشه؟, assessor یعنی چی؟, assessor synonym, assessor definition,
معنی central tendency
,
معنی antitype
,
ترجمه antitype
به فارسی,
معنی Sale, فروش
,
معنی اتلاف
,
ترجمه اتلاف
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی