{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
arrested
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
دستگیر شده
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
بازداشتن، محبوس کردن، ممانعت کردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
دستگیر شدن
۰
۱
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
دستگیر شده
معنی arrested, معنی شققثسفثی, معنی arrested, معنی اصطلاح arrested, معادل arrested, arrested چی میشه؟, arrested یعنی چی؟, arrested synonym, arrested definition,
معنی conformity principles
,
ترجمه conformity principles
به فارسی,
معنی فاصله
,
ترجمه فاصله
به انگلیسی,
معنی is contained
,
معنی درختستان، بیشه
,
ترجمه درختستان، بیشه
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی