قریب الوقوع، نزدیک شدن ( به کسی یا چیزی ) ، روی آوردن ( به موضوعی ) ؛ رویکرد، مواجه شدن
۰۰ [توسط مترجم] [... عمومی ...]
برخورد
۰۰ [توسط مترجم] [... عمومی ...]
نزدیک به
۰۰ [توسط مترجم] [... عمومی ...]
نزدیک شدن
معنی approaching, معنی شححقخشراتهئل, معنی approaching, معنی اصطلاح approaching, معادل approaching, approaching چی میشه؟, approaching یعنی چی؟, approaching synonym, approaching definition,