{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی antibody در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۵ 
۰[توسط مترجم]
[پزشکی]
پادتن
۱ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
آنتی بادی
۱ ۰[توسط مترجم]
[بیوتکنولوژی]
آنتی بادی
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
انتی بادی
۰ ۰[General]
[... عمومی ...]
پادتن
۰ ۰[MedicalDic]
[... عمومی ...]
آنتىبادى، پادتن
معنی antibody, معنی شئفهدخیغ, معنی antibody, معنی اصطلاح antibody, معادل antibody, antibody چی میشه؟, antibody یعنی چی؟, antibody synonym, antibody definition,
معنی month of Azar, ترجمه month of Azar به فارسی, معنی tart, ترجمه tart به فارسی, معنی wink, ترجمه wink به فارسی, معنی پردازه، پردازانه، مزد، دستمزد، اجرت، پاداش، پول شهریه، اجاره کردن، دستمزد دادنبه، اجیر کردن
, ترجمه پردازه، پردازانه، مزد، دستمزد، اجرت، پاداش، پول شهریه، اجاره کردن، دستمزد دادنبه، اجیر کردن
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی