{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
amplify
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۲۱
۰
[توسط کاربر]
[تکنولوژی]
تقویت, تقویت کردن
۵
۱
[توسط کاربر]
[تکنولوژی]
boost
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تکثیر
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تقویت کردن
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تشدید
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
شاخ و برگ دادن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تشدید کردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تشدید یا تقویت
معنی amplify, معنی شوحکهبغ, معنی amplify, معنی اصطلاح amplify, معادل amplify, amplify چی میشه؟, amplify یعنی چی؟, amplify synonym, amplify definition,
معنی Moody
,
ترجمه Moody
به فارسی,
معنی گزاره های ضروری
,
ترجمه گزاره های ضروری
به انگلیسی,
معنی شدن، لرزش، لرزه لرزیدن، تکانخوردن، لرزش داشتن، بهیجان امدن، مرتعش ,
,
ترجمه شدن، لرزش، لرزه لرزیدن، تکانخوردن، لرزش داشتن، بهیجان امدن، مرتعش ,
به انگلیسی,
معنی گواهینامه موقت
,
ترجمه گواهینامه موقت
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی