{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
ambassador
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۴
۰
[توسط مترجم]
[متون مطبوعاتی و خبری]
سفیر
۳
۰
[توسط مترجم]
[علوم سیاسی]
سفیر
۳
۰
[توسط مترجم]
[تاریخ]
سفیر
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
نماینده
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
یلچی
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
سفیر
معنی ambassador, معنی شودشسسشیخق, معنی ambassador, معنی اصطلاح ambassador, معادل ambassador, ambassador چی میشه؟, ambassador یعنی چی؟, ambassador synonym, ambassador definition,
معنی capsular penetration
,
ترجمه capsular penetration
به فارسی,
معنی (srednepsus) بند شلوار، بند جوراب
,
ترجمه (srednepsus) بند شلوار، بند جوراب
به انگلیسی,
معنی روزنه کندن، در لانه کردن سوراخ، گودال، حفره، نقب، لانه خرگوش و امثال ان
,
معنی لوله دوربین، دیدگاه میکرسکوپ یا دوربین
,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی