{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
afford
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
حاصل کردن، از عهده برامدن، تهیه کردن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
استطاعت داشتن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
پول کافی داشتن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
چیزی به چیز دیگر توانایی بخشیدن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
موجب شدن
۰
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی شیمی]
حاصل شدن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
از عهده برآمدن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
موجب شدن، ایجاد کردن
۰
۰
[توسط کاربر]
[... عمومی ...]
استطاعت مالی داشتن ؛ ازعهده برآمدن؛ دادن؛ بضاعت داشتن :موجب شدن ؛ تهیه کردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تحمل
معنی afford, معنی شببخقی, معنی afford, معنی اصطلاح afford, معادل afford, afford چی میشه؟, afford یعنی چی؟, afford synonym, afford definition,
معنی Exertional
,
معنی power outege
,
ترجمه power outege
به فارسی,
معنی Muggy
,
ترجمه Muggy
به انگلیسی,
معنی pavement
,
ترجمه pavement
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی