{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
affiliated
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
وابسته
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
وابستگی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
وابسته شدن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
وابسته، مربوطه
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
آشناسازی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
شرکتهای وابسته
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
وابسته بودن
معنی affiliated, معنی شببهکهشفثی, معنی affiliated, معنی اصطلاح affiliated, معادل affiliated, affiliated چی میشه؟, affiliated یعنی چی؟, affiliated synonym, affiliated definition,
معنی father
,
ترجمه father
به فارسی,
معنی Low-End
,
ترجمه Low-End
به فارسی,
معنی took place
,
معنی 0
,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی