{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی affiliate در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۴ 
۱[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
وابسته
۱ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
زیر مجموعه (شرکت)
۱ ۰[General]
[... عمومی ...]
مربوط ساختن
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
رابطهمند
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
وابستگی
۰ ۰[توسط مترجم]
[حسابداری]
شرکت وابسته - شعبه
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
در بحث قراردادها به معنای همکاری با سود دو طرفه از طریق به اشتراک گذاشتن و معرفی کسانی است که هر طرف برای کسب درآمد می شناسند.
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
در میان خود جا دادن
۰ ۰[توسط مترجم]
[مدیریت بازرگانی و MBA]
رابطه ای
۰ ۰[توسط مترجم]
[اقتصاد و بازرگانی]
بازاریاب
معنی affiliate, معنی شببهکهشفث, معنی affiliate, معنی اصطلاح affiliate, معادل affiliate, affiliate چی میشه؟, affiliate یعنی چی؟, affiliate synonym, affiliate definition,
معنی fusible, معنی تشخیص محل نشتی, ترجمه تشخیص محل نشتی به انگلیسی, معنی Aftermost
, ترجمه Aftermost
به انگلیسی, معنی apoptosis, ترجمه apoptosis به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی