مطالب یا نکات مناسب و به جا در حصول تصمیم. در مورد مسائل مطروحه جهت تصمیم گیری قضایی به کار می رود و دادگاه اجازه ارائه آنها را در دادگاه می دهد. محکمه پسند
۰۰ [توسط مترجم] [... عمومی ...]
محکمهپسند/ قابل قبول/ موجه
۰۰ [General] [... عمومی ...]
مجاز
۰۰ [توسط مترجم] [... عمومی ...]
قابل قبول
۰۰ [توسط مترجم] [... عمومی ...]
قابل ورود
۰۰ [General] [... عمومی ...]
روا
۰۰ [توسط مترجم] [... عمومی ...]
پذيرش
۰۰ [General] [... عمومی ...]
قابل تصدیق
۰۰ [توسط مترجم] [... عمومی ...]
قابل قبول، پذیرفتنی، محکمه پسند
۰۰ [توسط مترجم] [... عمومی ...]
پذیرفتنی
معنی admissible, معنی شیوهسسهدکث, معنی admissible, معنی اصطلاح admissible, معادل admissible, admissible چی میشه؟, admissible یعنی چی؟, admissible synonym, admissible definition,