{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
acquainted
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
شناسا
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
آشنا کردن، آگاه کردن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
بلد
معنی acquainted, معنی شرضعشهئفثی, معنی acquainted, معنی اصطلاح acquainted, معادل acquainted, acquainted چی میشه؟, acquainted یعنی چی؟, acquainted synonym, acquainted definition,
معنی aquarium
,
معنی Arabic
,
ترجمه Arabic
به فارسی,
معنی فراسطح
,
ترجمه فراسطح
به انگلیسی,
معنی راه اهن، با راهاهن فرستادن یا سفر کردن، سرهم بندی , کردن، پاپوش درست کردن
,
ترجمه راه اهن، با راهاهن فرستادن یا سفر کردن، سرهم بندی , کردن، پاپوش درست کردن
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی