{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی abutment در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۸ 
۰[توسط مترجم]
[زمین شناسی]
تکیه گاه
۱ ۰[توسط مترجم]
[مهندسی عمران]
کوله پل
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تکیهگاه
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تکیه گاه، پایه کناری
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
ستون كناري پل
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
اباتمنت
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
دندان پایه دندان یا ایمپلنتی که پایه پروتز قرار گیرد
۰ ۰[General]
[... عمومی ...]
پیه جناحی
۰ ۰[توسط مترجم]
[مهندسی عمران]
تکیه گاه پل (پایۀ پل)
۰ ۰[General]
[... عمومی ...]
بست دیوار
معنی abutment, معنی شدعفوثئف, معنی abutment, معنی اصطلاح abutment, معادل abutment, abutment چی میشه؟, abutment یعنی چی؟, abutment synonym, abutment definition,
معنی inexperienced, ترجمه inexperienced به فارسی, معنی shuttle, ترجمه shuttle به فارسی, معنی Income From Installment Sales, ترجمه Income From Installment Sales به فارسی, معنی شرایط, ترجمه شرایط به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی