{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
abroad
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۴
۰
[توسط مترجم]
[زبان شناسی]
خارج از کشور
۲
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
خارج از کشور
۰
۰
[504words]
[... عمومی ...]
به کشور دیگر ، خارج از کشور
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
گسترش یافته
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
کشورهای خارجی
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
ممالک بیگانه
معنی abroad, معنی شدقخشی, معنی abroad, معنی اصطلاح abroad, معادل abroad, abroad چی میشه؟, abroad یعنی چی؟, abroad synonym, abroad definition,
معنی عدم تقارن ماده و پادماده
,
ترجمه عدم تقارن ماده و پادماده
به انگلیسی,
معنی چیره شدن، حکمفرما بودن، تسلط داشتن، تفوق یافتن
,
ترجمه چیره شدن، حکمفرما بودن، تسلط داشتن، تفوق یافتن
به انگلیسی,
معنی infant incubator
,
ترجمه infant incubator
به فارسی,
معنی MAXQDA
,
ترجمه MAXQDA
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی