{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
Workstation
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۵
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی برق]
ایستگاه کاری
۵
۰
[توسط مترجم]
[متون ادبی]
ایستگاه کاری
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
ایستگاه کاری؛ کارابزار
۰
۰
[LinuxDic]
[... عمومی ...]
ایستگاه كار
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
فضای کاری
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
میزکار
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
محل کار و ایستگاه کاری
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
کامپیوترهای اداری اولیه، ایستگاه کاری
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
کارگاه، کارابزار
معنی Workstation, معنی Wخقمسفشفهخئ, معنی Workstation, معنی اصطلاح Workstation, معادل Workstation, Workstation چی میشه؟, Workstation یعنی چی؟, Workstation synonym, Workstation definition,
معنی Corrosion
,
ترجمه Corrosion
به فارسی,
معنی Legal Transaction
,
ترجمه Legal Transaction
به فارسی,
معنی result
,
ترجمه result
به فارسی,
معنی USD(A&S)
,
ترجمه USD(A&S)
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی