{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
Warden
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰
۰
[504words]
[... عمومی ...]
keeper; guard; person in charge of a prison
۰
۰
[504words]
[... عمومی ...]
مسئول ، نگهبان
معنی Warden, معنی Wشقیثئ, معنی Warden, معنی اصطلاح Warden, معادل Warden, Warden چی میشه؟, Warden یعنی چی؟, Warden synonym, Warden definition,
معنی micro-channel reactor
,
معنی Monopolize
,
ترجمه Monopolize
به فارسی,
معنی interprocess
,
معنی روند اقتصادی
,
ترجمه روند اقتصادی
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی