{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
Train
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱
۰
[توسط مشتری]
[مهندسی کامپیوتر]
آموزش
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
آموزش دادن
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
آموزش
۱
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی برق]
آموزش
۱
۰
[bbCustoms]
[... عمومی ...]
ترن، قطار
۰
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی برق]
قطار
۰
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی راه آهن ]
قطار
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
اموزش
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
ورزش دادن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
تمرین دادن
معنی Train, معنی Tقشهئ, معنی Train, معنی اصطلاح Train, معادل Train, Train چی میشه؟, Train یعنی چی؟, Train synonym, Train definition,
معنی stick in the mud
,
ترجمه stick in the mud
به فارسی,
معنی finance
,
ترجمه finance
به فارسی,
معنی career
,
ترجمه career
به فارسی,
معنی باردار کردن پاشیدن، کاشتن، افشاندن، تلقیح کردن، ابستن کردن
,
ترجمه باردار کردن پاشیدن، کاشتن، افشاندن، تلقیح کردن، ابستن کردن
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی