{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
Timeout
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۵
۱
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
وقفه
۳
۰
[LinuxDic]
[... عمومی ...]
تمام وقت
۳
۱
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
توقف موقت؛ درنگ؛ تایمآوت
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
آستانه زمانی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
دوره زمانی، مهلت
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مکث
معنی Timeout, معنی Tهوثخعف, معنی Timeout, معنی اصطلاح Timeout, معادل Timeout, Timeout چی میشه؟, Timeout یعنی چی؟, Timeout synonym, Timeout definition,
معنی limit
,
ترجمه limit
به فارسی,
معنی گوزگا
,
معنی اشکال، گیر
,
ترجمه اشکال، گیر
به انگلیسی,
معنی طفره زدن، رم کردنبدبو کردن، دود ایجاد کردن عصبانی کردن هراس، وحشت، بیم، ادم ترسو، بوی بد، کج خلقی، عبوسی
,
ترجمه طفره زدن، رم کردنبدبو کردن، دود ایجاد کردن عصبانی کردن هراس، وحشت، بیم، ادم ترسو، بوی بد، کج خلقی، عبوسی
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی