{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
Start
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۴
۰
[General]
[... عمومی ...]
به راه افتادن
۱
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی فناوری اطلاعات ]
شروع
۱
۱
[General]
[... عمومی ...]
آغاز
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
آغاز کردن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
راه انداختن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
کوش
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
سر دادن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
بدو
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
راه افتادن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
عزیمت کردن
معنی Start, معنی Sفشقف, معنی Start, معنی اصطلاح Start, معادل Start, Start چی میشه؟, Start یعنی چی؟, Start synonym, Start definition,
معنی Seed Capital
,
ترجمه Seed Capital
به فارسی,
معنی سنگین، گنده، بدهیکل، دیر جنب، صعب
,
ترجمه سنگین، گنده، بدهیکل، دیر جنب، صعب
به انگلیسی,
معنی Initial cracks
,
ترجمه Initial cracks
به فارسی,
معنی stockinette پارچه کشی
,
ترجمه stockinette پارچه کشی
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی