{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی Shirring در واژهنامه ترجمیک
متاسفانه جستجوی دقیق عین این کلمه یا عبارت، نتیجهای دربرنداشت.
معنی Shirring, معنی Sاتهققهئل, معنی Shirring, معنی اصطلاح Shirring, معادل Shirring, Shirring چی میشه؟, Shirring یعنی چی؟, Shirring synonym, Shirring definition,
معنی کیف پول, معنی Labratory, ترجمه Labratory به فارسی, معنی pigmented, ترجمه pigmented به فارسی, معنی (.iv&.tv.n)اجازه، اذن، مرخصی، رخصت، باقی گذاردن رها کردن، ول کردن، گذاشتن، دستکشیدن از، رهسپار , شدن، عازم شدن، ترک کردن، (.iv): (fael) برگ دادن
, ترجمه (.iv&.tv.n)اجازه، اذن، مرخصی، رخصت، باقی گذاردن رها کردن، ول کردن، گذاشتن، دستکشیدن از، رهسپار , شدن، عازم شدن، ترک کردن، (.iv): (fael) برگ دادن
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی